چرا اختلال یادگیری کودکان کار؟
روایتی از پریسا والنتینا پویان راد
مدیر عامل موسسه یاریگران کودکان کار پویا
بارها تکرار شده که در برخورد با افراد با این سؤال مواجه میشوم که چرا اختلال یادگیری و چرا انجام کاری گران، تشریفاتی و کلینیکال آن هم در فضایی مانند دروازه غار و با گروه هدف کودکان شرایط دشوار درصورتی که مؤسسات این چنینی با محدودیت منابع انسانی و مالی بسیاری مواجه میباشند.
سالها پیش در اواسط دهه شصت، کارم را با معلمی آغاز کردم و در طی این سالها همیشه کودکانی که دچار عدم پیشرفت تحصیلی میشدند، دغدغه معلمان و مدیران بودند. زمانی که کار با کودکان شرایط آسیب را شروع کردم، متوجه شدم که این عدم پیشرفت و مردود شدن دانشآموزان در شرایط دشوار مشکلی جدیتر و غیر قابل حلتر در این کودکان نسبت به سایر کودکان است. در مدارس NGO کودکانی در پایههای سوم، چهارم، پنجم و … بودند که توانایی آموزشی حتی در سطح کلاس اول را نداشتند و تعداد این کودکان در این مدارس به شکل معناداری، زیاد بود.
هر چقدر این کودکان در پایههای تحصیلی بالاتری بودند، حل این مشکل سختتر و گاهی بدلیل شرایط این کودکان غیر ممکن بود و باعث ترک تحصیل آنان میشد. ترک تحصیل علاوه بر تأثیرات نامطلوب فردی و اجتماعی، در این کودکان تبعات بیشتری داشت. البته ناگفته نماند که این مشکل فقط مربوط به این کودکان نیست. در مناطق محروم و حتی مدارس دولتی یا انتفاعی هم، این وضعیت وجود دارد، اما بدلیل مشکلات کودکان در شرایط آسیب، حل آن برای این کودکان با پیچیدگیهای بسیاری توأم میباشد.
تعداد کودکانی که در مدارس محروم و به ویژه در شرایط آسیبهای اجتماعی، دچار عقب ماندگی تحصیلی و به تبع آن مجبور به ترک تحصیل میشوند، بسیار بیشتر از مدارس دیگر میباشد. آمارهای دولتی در زمینه مردود شدن کودکان در پایه اول ابتدایی بسیار تکان دهنده است و علاوه بر تبعات فردی و خانوادگی برای این کودکان موجب هدر رفت نیروی انسانی و مالی در زمینه آموزش میباشد.
از آنجا که تشخیص اختلالات یادگیری این کودکان به دلیل دارا بودن اختلالات کمبود یا فقر آموزشی یا … دشوار است، جهت انجام این مهم باید به مشکلات دیگر کودکان رسیدگی شود و از چکاپ های پزشکی شامل بررسی بینایی، شنوایی، کم خونی و … یا بررسیهای روانشناختی و آموزشی و مرتفع کردن یا کنترل آنها گرفته تا احتمال داشتن اختلال یادگیری در آنان بررسی شود. جهت روشن شدن احتمال داشتن اختلال یادگیری در کودکان دارای عقبماندگی درسی یا عدم پیشرفت تحصیلی، فرآیندی طی میشود که در ضمن اجرای آن مشکلات تحصیلی دیگر این کودکان مشخص شده و حتیالمقدور در جهت رفع یا کنترل آن اقدام میشود.
بررسی و درمان مشکلاتی که کودکان در شرایط دشوار، دارا میباشند، از چند جهت دارای اهمیت میباشد:
1- از مهمترین اهداف تشکیل سازمانهای مردمنهاد، میتوان تأمین آموزش با کیفیت - با توجه به کنوانسیون حقوق کودک - را نام برد، انجام این فرآیند گام مهمی در جهت غنا بخشی به آموزش این کودکان میباشد.
2- سازمانهای مردم نهاد با محدودیتهای مالی و به تبع آن با محدودیتهای انسانی و آموزشی و ... بسیاری مواجه میباشند، فرآیند تشخیص و درمان مشکلات تحصیلی و درمان کودکان در این مؤسسات، کمک بزرگی در جهت حفظ منابع میباشد.
3- کودکان در شرایط دشوار به دلیل دارا بودن محدودیتهایی از قبیل انجام کار و تحصیل به صورت همزمان، کمبود امکانات مالی ادامه تحصیل، دیر بازدهی اقتصادی و مالی ادامه تحصیل نسبت به کار کودک، گاه انگیزه کمتری نسبت به سایر کودکان برای ادامه تحصیل دارند و بیشتر از سایر کودکان و همسالان خود، در معرض ترک تحصیل هستند. شناخت مشکلات این کودکان در زمینه تحصیلی، میتواند زمینه ساز موفقیت و ادامه تحصیل آنان گردد.
4- در فرآیند تشخیص اختلال یادگیری، نسبت به تشخیص سایر مشکلات کودکان و برطرف کردن یا کنترل آن اقدام میشود و انجام این فرآیند کمک بزرگی برای ادامه تحصیل و موفقیت یادگیری در این کودکان، فراهم میسازد.